گـُوبـــاره
 

Sunday, February 13, 2011


جريان از اين قرار است که.... 


روندها و رويدادهای چند دهه گذشته، جان و جهان مردم همه سرزمين‏ ها را دستخوش دگرگونی ‏های بنيادی کرده است. برخی از اين دگرگونی ‏ها بازتاب ‏های دامنه داری در چگونگی شکل گيری آينده خواهد داشت. پيدايش خبررسانی آنی، خيزش اقتصادی کشورهای خاور دور، بويژه چين و هند، دسترسی بسياری از مردم جهان به دريای بی پايان نمای اطلاعات در اينترنت، گسترش ناگهانی آموزش دانشگاهی در کشورهای پيرامونی و دسترسی همگانی دختران و پسران جوان بدان در شهرهای بزرگ آن کشورها و سيل سرگردان پناهنده و مهاجر درهمه جای جهان، نمونه ‏هايی از رويدادها و روندهای روزگار نزديک گذشته است که در آينده، همگان را ناگزير از بازنگری پنداره ‏ها و انگاره ‏هايشان درباره کيستی و چيستی انسان و جهان خواهد کرد.

پايانداد بسياری از آزمايش‏ های روانشناسيک درباره پيوند جانوران با زيستبومشان نشان داده است که آنگاه که شمار جانوری در زيستگاهش فراتر از تاب طبيعی آن زيستگاه می‏ رود، شيوه رفتارها و کردارهای آن جانور، اندک اندک به گونه شگفت ‏آوری دگرگون می‏شود و خشم و خشونت و خونريزی، جايگاه بالاتری در فهرست رفتارها و کردارهای روزمره نسل آن جانور می ‏يابد. اين چگونگی در ميان گروه ‏های انسانی به جنگ راه می‏ برد. افزايش جمعيت هر جانور درزيسبوم اش پيوندی وارون با سازه ‏های زيستی دارد وهر چه جمعيت بيشتر می‏شود، رقابت برسر زمين و خوراک و نوشاک و پوشاک بيشتر می‏شود.

پنجاه سال پيش، بخش بزرگی از مردم خاور دور، تهيدست و اندکخوربودند. امروز چين که بازارهای همه جهان را گرفته است، سبب شده است که مليون‏ ها چنينی به شعار " مصرف بيشتر، زندگی بهتر"، ايمان بياورند و با ديگر مردم جهان در ريخت و پاش همراه و همگام شوند. اين چگونگی تقاضا برای هرگونه مواد خام را افزايش داده است. اما چون عرضه بسياری از اين مواد یکنواخت و فوران ناپذير ا‏ست، بهای بسياری از مواد کانی و کشاورزی گرانتر و ناياب‏تر از گذشته است. افزايش مشتری در ميدان اقتصاد، بازتابی مانند افزايش جمعيت دارد و تنش ‏های اجتماعی و سياسی را افرون می کند.

در کشورهای کانونی، بالا رفتن بهای مواد مورد نياز روزمره مردم، کيفيت زندگی را کاهش می‏دهد اما در کشورهای پيرامونی به شورش و بلوا کشيده می‏شود و حکومت و جامعه را بهم می‏ريزد. آنچه امروز در تونس و مصر و اردن و سودان می‏گذرد، نمونه‏ هايی از اين چگونگی ‏ست. در يونان و پرتغال و اسپانيا و انگليس و ايرلند هم قيمت‏ ها افزايش چشمگيری داشته است، اما در هيچکدام از آن کشورها سخن از انقلاب و زنده باد و مرده باد نيست.

پنچاه سال پيش، بخش اندکی از دانش آموزان به دانشگاه راه می ‏يافتند. امروز يکی از بزرگترين گرفتاری‏ های اجتماعی و اقتصادی همه کشورهای جهان‏، داشتن لشکر بزرگی از بيکارگان دانشگاه رفته و دوره ديده است. لشکر بيشمارشهروندانی که خود را دارای حقوق انسانی می دانند و از حکومت ‏های خود جهانی درخور انسان امروزی و شهرزی می‏خواهند. هيچ حکومتی نيز ديگر نمی ‏تواند شهروندانی اين چنينی را با وعده سرخرمن، سرگرم کند.

پنجاه سال پيش کسی کارچندانی به کار مردم کشورهای ديگر نداشت. امروز همه رويدادهای جهانی روز و شب از راه تلويزيون و اينترنت به خانه ‏های بسياری از مردم جهان راه می‏ يابند و در روستای دور افتاده ‏ای در اقليد، برای سلامت معدنچيان شيلی که در زير آوار مانده‏ اند، آش نذری می پزند. امروز جهان به روستای کوچکی می‏ ماند که اهالی آن چشم‏ اندازی جهانی دارند.

پنجاه سال پيش....... بس است. جان سخن اين که انسان در آستانه روزگار تازه ‏ای ‏ست که ما را ناگزير از بازتعريف انسان و جهان خواهد کرد. روزگاری که در آن هر روز رکوردهای کهنه شکسته خواهد شد.


Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway