گـُوبـــاره
 

Thursday, March 30, 2017


در گستره ی فرهنگ (8) 


خوبیِ زیستِ غريزی اين است که خالی از اندوه و افسردگی و روان پريشی و خودکشی ست. هيچ جانوری در طبيعت نه از زندگی خسته می شود و نه اندوهگين و آزرده و دلمرده و کلافه و ديوانه. همه ی جانوران با جهان در رودِ زمان روان اند. تنها انسان است که خود را "در جهان" می پندارد و توانايی جداکردن خود را از ديگر پديدارهای هستی دارد. جانوران از بودنِ خود در جهان آگاه نيستند. از همين رو، هيچ درک و دريافتی از درد ندارند. نيز دوری و جدايی و شکست و بيماری آنان را نگران نمی کند. اگرچه ديده شده است که گاه جانوری خود را از ستيغ کوهی به پايين پرتاب می کند، اما هرگز، هيچ جانوری دست به خودکشی نمی زند. خودکشی کاری هدفمند است و هدفداری، نيازمند به آگاهی از بودن خويش در جهان و نيز توانايی جدا کردن گذشته از اکنون و اکنون از آينده است. پس تنها انسان است که اندوهگين و بيمناک و هراسناک و نااميد می شود. تنها انسان است که می گريد و توانايی سوختن و ساختن و يا نساختن و خودکشی دارد.


Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway