گـُوبـــاره
 

Thursday, April 06, 2017


در گستره ی فرهنگ -9 


کمبود خوراک و دشواری تهيه آن در طبيعت و نيز ناتوانی از دخيرهِ خوراک بيش از نياز، سبب می ‏شود که هر بار که جانوری به چيزی خوردنی می ‏رسد، تا آنجا که می ‏تواند، از آن خوراک بخورد. اين کردار زمينه ژنتيک دارد و در پاسخ به زندگی دشوار جنگل و بيابان زيستی برآمده است. هيچ جانوری در طبيعت نمی‏ تواند زمانِ دسترسی به خوراکِ آينده ی خود را پيش بينی کند. گرسنگی، بزرگترين و سرسخت‏ ترين دشمنِ زيندگان در جهان است، زيرا که پايداری آن به آسانی جانوران را از پا در می‏ آورد و تن آنان را نخجيرگاه شکار ميکروب ‏ها و ويروس‏ های آماده و هماره در کار می ‏کند. از اينرو، هر بار که جانوری شکاری می ‏کند، موشی به خرمنی می زند، خرسی به کندوی عسلی دست می ‏يابد، ماری به لانه کبوتری می ‏رسد، آهويی بدامن دمنی راه می يابد، کرمی روزنی بدرون سيبی می ‏زند، ميکروبی بر زخمی می نشيند، موری به گوری راه می ‏گشايد و پلنگی، گوزنی را به خاک و خون می‏ کشد، هريک تا می ‏تواند، می ‏خورد. اين پرخوری برای آن است که هيچ يک از اين جانوران نمی ‏دانند که خوراک پس از آن، کی و از کجا فراهم خواهد شد. اين کردار، طبيعی ست و ميليون ‏ها سال از برآيش آن می گذرد و به فهرست کردارهای پايدارِ برآيشیِ انسان نيز پيوسته است.1 

فراگيری اين کردار در ميان همه جانوران، نشانه کهن بودن آن در جهان جانوری ست و نخست در جانوری که نيای بزرگ همه جانورانی که از آن ‏ها نام برديم، شکل گرفته است و به زنجيره ژنتيکِ آيندگان پيوسته است. اگرچه پُرخوری ريشه ای برآيشی دارد، اما چون يافتن خوراک در طبيعت برای جانوران بسيار دشوار است، هيچ جانور وحشی ِ چاقی در طبيعت يافت نمی شود. تنها انسان و جانوران اهلی، که دسترسی نسبی بهتر و بيشتری به خوردنی ها و آشاميدنی های گوناگون دارند، چاق می شوند. چاقی، پديده ای غير طبيعی و بسيار زيانبخش است.

انسان نيز، چون جانورانِ ديگر، اهل پُرخوری تا سيری ست و هربار که دست به غذا می ‏برد، مکانيزم ژنتيک آن کردار برآيشی که از آن نام برديم، در مغز او بکار می ‏افُتد و وی - بی که بداند - تا هنگام سيری می ‏خورد. البته انسان در بسياری از سرزمين ‏ها، ديگر نيازی به چنين کاری ندارد، زيرا می ‏داند که دسترسی به خوردنی و آشاميدنی فراوان دارد و می ‏تواند خوردن خود را برنامه ريزی کند (صبحانه، نهار، عصرانه، شام، سحری..). اما کردارهای برآيشی، واکنُش آنی به دگرگونی‏ های زيستبومی نشان نمی ‏دهند. توانايی گردآوری بيش از نياز، پس از پيدايش کشاورزی، نزديک به ۱۰ تا ۱۵ هزار سال پيش، پديد آمده است. اين زمان با سنجه های برآيشی، بسی کمتر از يک ثانيه در برابر يک سده است. از اينرو بسی بيش از بسياری از زمينه ‏های رفتاری و کرداری انسان، ريشه در دوران پيش از کشاورزی دارد.


Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway