گـُوبـــاره
 

Thursday, May 11, 2017


کاسـتی‏‌های برآیشـی (بخش پایانی) 


در هزاره های گذشته، بسياری از فيلسوفان و انسان شناسان کوشيده اند تا آنچه انسان را از ديگر جانوران جدا می کند، شناسايی کنند. چندی از ويژگی هايی که در اين راستا برشمرده اند، اين هاست؛ باورمندی، کرامت مندی، سخنگويی، برهنگی، دوپا روی، اختيار، عصيانگری، حسابگری، ايثارگری، خودداری، اخلاقی و شهادت طلبی. پژوهش های روان- زيست شناسيک نشان داده است که بجز باورمندی و اختيار، اين ويژگی ها را در برخی از جانوران نيز می توان يافت. اما توانايی ويژه ای که بازتاب های آن، راه انسان را از همه جانوران جهان جدا کرده است، آگاهی وی از هستی خويش در جهان است. اين توانايی سبب می شود که انسان تجربه هشيارانه ای از هستی خود داشته باشد. البته آشکار است که نمی توان همه دستاوردهای انسان را به داشتن يک توانايی فروکاست. ای بسا که آگاهی بدون زبان و يا بدون داشتن دو دست ِ رهيده از بارِ تن، نمی توانست راه بجايی بَرَد.
برآيش آگاهی بزرگترين و ژرفترين رويداد جهان هستی ست. اين که از ميان همه گياهان و جانورانی که "با جهان"، هستند، ناگهان يکی از آن ها، آگاه ازهستی خود گردد و چنان بيدار و هشيار شود، که ديگر نه با جهان، بلکه خود را، "در جهان" بپندارد، شگفت انگيزترين چيستان هستی ست. انسان در پرتو آگاهی کنجکاو شد و توانايی پرسيدن يافت و چون برای بسياری از پرسش های خود، پاسخی نمی يافت، جهان پنداره ای ماورا و خدا و عرش و فرش و دين و فرهنگ و فلسفه و ادبيات و هنر را ساخت، تا جهان را نه بدانگونه که هست، بلکه بدانسان که او می خواهد باشد، بسازد و بپردازد. جهانی حقيقت- بنياد و هدفمند و انسانمدار و با اخلاق و قانونمند. آگاهی، تنها در برگيرنده پديدهای بيرونی نيست. اين چراغِ هماره تابناک، سبب برآيش پديده شگفت و رازگونی شده است که می توان آن را "چشم درون" خواند. پنداره گفتمانی بنام ِ "روان"، برآيندی از اين چراغ ِ جادوی هماره روشن است.


Post a Comment
Comments: Post a Comment
Free counter and web stats blog counter
seedbox vpn norway